در ابتدا درود میفرستیم بر روان پاک بزرگ مرد تاریخ ادب پارسی، فردوسی بزرگ


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 21 اسفند 1393
بازدید : 427
نویسنده : کوروش

در ابتدا درود میفرستیم بر روان پاک بزرگ مرد تاریخ ادب پارسی، فردوسی بزرگ
که به زیبایی در شاهنامه از کاوه آهنگر یاد می کند و دوباره این اسطوره بزرگ ایران باستان را می پروراند تا درس آزادگی و دادگری کاوه آهنگر را به گوش همگان برساند...
جمشید شاه ایران شاهی فرهمند است که سرانجام به خاطر خودبینی و غرور فرّه ایزدی را از دست می‌دهد و مردم که از او خسته شده بودند به اشتباه به ضحاک یا اژی‌دهاک پناه میبرند و روزگار سختی را برای خود رغم میزنند. ضحاک پسر مرداس فرمانروای دشت نیزه وران کشور بابل بود. ضحاک پسری زشت سیرت و ناپاک اما جنگنده و چابک بود، او به فریب اهریمن پدر خویش مرداس را کشت و برجای او نشست. آن گاه اهریمن به صورت جوانی نیک روی بر او ظاهر شد و خوان سالار او گشت و به بوسه ی او از شانه های آژی دهاک دو مار برآمد و باز دوباره همان جوان به صورت پزشکی بر او پدیدار شد و گفت چاره ی آن دو مار تنها سیر کردن آنها با مغز جوانان است تا این خورش اندک اندک در وجود آنها کارگر افتد و بمیرند.
به خواست مردم که از جمشید شاه ایران خسته شده بودند ضحاک به ایران حمله می کند و با کمک مردم بر جمشید پیروز می شود. در دوران حکومت ضحاک کردار نیک فرزانگان از میان رفت و کشور به کام فرو مایگان و بی فرهنگان گرفتار شد. هنر و مردمی خوار شد و دروغ و ریا ارزش شد. راستی و درستی و رادی و بزرگواری نابود شد و پستی و تبهکاری کشور گیر شد. دست ستمگران و پلیدان بر مردمان دراز گردید و هیچ کسی از بیم کشته شدن جرأت نداشت غم دل جز به راز در مکانی خلوت با نزدیک ترین کسان خود گوید. اختیار جان و شرف بزرگان و دانایان به دست عده ای دزد و نابکار و فرزندان آنها که در لباس یاران ضحاک خون آشام درآمده بودند، افتاده بود. خادمان ضحاک دوشیزگان و زنان پاکدامن ایرانی را می آلودند و جوانان پرمغز ایرانی را یا از کشور فراری می دادند و یا گرفتارشان می کردند و آنان را خوراک نیات اهریمنی ضحاک می کردند و مردم از بیم کشته شدن خاموش مانده بودند و همه سر به گریبان اندوه و درد فرو برده بودند و هیچ کس را یارای دادخواهی نبود و بدین‌ سان روزگار فرمانروایی او هزار سال به درازا می‌کشد.





:: برچسب‌ها: در ابتدا درود میفرستیم بر روان پاک بزرگ مرد تاریخ ادب پارسی، فردوسی بزرگ ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دین حضرت زرتشت به باز خواهد گشت و آدرس hazrtezarathustra.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 96
بازدید هفته : 181
بازدید ماه : 167
بازدید کل : 340221
تعداد مطالب : 265
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com